جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
fiancer
01
نامزد شدن (زناشویی)
مثالها
Ils se sont fiancés l' année dernière.
آنها سال گذشته نامزد کردند.
Elle va se fiancer avec son ami ce week - end.
او قرار است این آخر هفته با دوست پسرش نامزد کند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
نامزد شدن (زناشویی)