جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
désinfecter
01
ضدعفونی کردن, تمیز کردن
مثالها
Il faut désinfecter la coupure avant de mettre un pansement.
قبل از گذاشتن بانداژ باید بریدگی را ضدعفونی کرد.
Le personnel médical désinfecte toujours les instruments.
پرسنل پزشکی همیشه ابزارها را ضدعفونی میکند.
02
اصلاح کردن, به صورت اصلی برگرداندن
مثالها
Ils ont désinfecté le système pour qu' il fonctionne mieux.
آنها سیستم را ضدعفونی کردند تا بهتر کار کند.
Le technicien a désinfecté la machine hier.
تکنسین دیروز دستگاه را ضدعفونی کرد.



























