جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
classique
01
کلاسیک, سنتی
مثالها
Elle préfère la musique classique.
او موسیقی کلاسیک را ترجیح میدهد.
C' est un livre classique de la littérature française.
این یک کتاب کلاسیک از ادبیات فرانسه است.
02
کلاسیک, سنتی
مثالها
Elle joue de la musique classique au piano.
او موسیقی کلاسیک را روی پیانو مینوازد.
Le concert de musique classique commence à 19 heures.
کنسرت موسیقی کلاسیک ساعت 19:00 شروع میشود.



























