جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
arrondir
01
گرد کردن, رند کردن
مثالها
Arrondis le résultat à deux décimales.
نتیجه را به دو رقم اعشار گرد کنید.
On peut arrondir 3.78 à 3.8.
میتوانیم 3.78 را به 3.8 گرد کنیم.
02
افزودن, افزایش دادن
مثالها
J' ai arrondi le total à 100 euros pour faire un don.
من مبلغ کل را برای اهدا به 100 یورو گرد کردم.
Elle arrondit son salaire avec des cours particuliers.
او با درسهای خصوصی درآمدش را تکمیل میکند.
03
وسعت دادن, توسعه دادن
مثالها
Il a arrondi son réseau professionnel au fil des années.
او شبکه حرفهای خود را در طول سالها گسترش داد.
Cette stratégie arrondira nos opportunités commerciales.
این استراتژی فرصتهای تجاری ما را گسترش خواهد داد.
04
گنده شدن (شکم), جلو آمدن (شکم)، چاق شدن
مثالها
Depuis qu' il a arrêté le sport, il s' est arrondi.
از زمانی که ورزش را ترک کرد، چاق شده.
À la cinquantaine, beaucoup d' hommes commencent à s' arrondir.
در دهه پنجاه، بسیاری از مردان شروع به گرد شدن میکنند.



























