جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
arrogant
01
متکبر, مغرور، پرافاده
مثالها
Il est trop arrogant pour admettre ses erreurs.
او خیلی مغرور است که اشتباهاتش را بپذیرد.
Elle a un ton arrogant quand elle parle.
او لحن مغرورانهای دارد وقتی صحبت میکند.



























