جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
allumer
01
روشن کردن
مثالها
Allume la lumière en entrant dans la pièce.
با ورود به اتاق چراغ را روشن کن.
J' ai allumé mon ordinateur pour travailler.
من کامپیوترم را روشن کردم تا کار کنم.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
روشن کردن