جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El tono
01
زیر و بمی صدا
مثالها
La cantante tiene un tono muy alto.
خواننده تن بسیار بالایی دارد.
Ajusta el tono del piano antes del concierto.
تن پیانو را قبل از کنسرت تنظیم کنید.
02
تن
مثالها
Mezclar un color con gris crea un tono más sutil y sofisticado.
مخلوط کردن یک رنگ با خاکستری یک تن ظریفتر و پیچیدهتر ایجاد میکند.
La paleta de colores del cuadro se basa en tonos tierra.
پالت رنگ نقاشی بر اساس تنهای خاکی است.
03
پرده
مثالها
Entre do y re hay un tono entero.
بین دو و ر یک نت کامل وجود دارد.
La escala mayor tiene una mezcla de tonos y semitonos
گام ماژور دارای ترکیبی از تنها و نیمتنها است.



























