جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
vestir
[past form: vestí][present form: visto]
01
پوشیدن
مثالها
Ella viste ropa elegante todos los días.
او هر روز لباسهای شیک میپوشد.
¿ Qué vas a vestir para la boda?
برای عروسی چه میپوشی ؟
02
لباس پوشاندن, لباس به تن کسی کردن
مثالها
La madre viste a su hijo todas las mañanas.
مادر هر صبح پسرش را میپوشاند.
Ella viste a sus hijos para la escuela.
او فرزندانش را برای مدرسه میپوشاند.
03
پوشاندن
مثالها
El manto viste las montañas de nieve en invierno.
مانتو در زمستان کوهها را با برف میپوشاند.
Las hojas visten el suelo en otoño.
برگها در پاییز زمین را میپوشانند.
04
لباس مبدل پوشیدن
مثالها
En la fiesta de Halloween, todos se vistieron de vampiros.
در مهمانی هالووین، همه لباس خونآشام پوشیدند.
Mi hermana se viste de princesa para el carnaval.
خواهرم برای کارناوال لباس میپوشد به عنوان یک شاهزاده خانم.
05
لباس پوشیدن
مثالها
¿ Cuánto tiempo te toma vestirte?
چقدر طول میکشد تا لباس بپوشی ؟
Mi hijo todavía necesita ayuda para vestirse.
پسرم هنوز برای لباس پوشیدن به کمک نیاز دارد.
06
پوشیدن
مثالها
Él se viste con ropa elegante para las fiestas.
او برای مهمانیها با لباسهای شیک لباس میپوشد.
¿ Por qué te vistes así?
چرا اینطور لباس میپوشی ؟
07
لباس خریدن
مثالها
Ella siempre se viste en boutiques exclusivas.
او همیشه در بوتیکهای انحصاری لباس میپوشد.
Nos vestimos en tiendas del centro comercial.
ما در فروشگاههای مرکز خرید لباس میخریم.



























