جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El vestuario
[gender: masculine]
01
اتاق تعویض لباس, اتاق پرو، رختکن
مثالها
El vestuario está al fondo del pasillo.
رختکن در انتهای راهرو قرار دارد.
Necesito ir al vestuario antes del ensayo.
قبل از تمرین باید به اتاق رختکن بروم.
02
لباس (فیلم، تئاتر و...)
مثالها
El vestuario de la obra era muy colorido.
لباسهای نمایش بسیار رنگارنگ بودند.
Los actores se cambiaron de vestuario entre escenas.
بازیگران بین صحنهها لباس عوض کردند.
03
گنجه لباس, لباس
مثالها
Este diseñador presentó su nuevo vestuario de invierno.
این طراح کمد لباس زمستانی جدید خود را ارائه کرد.
Mi vestuario para la oficina es bastante formal.
کمد لباس من برای دفتر کاملاً رسمی است.
04
رختکن
مثالها
El vestuario del gimnasio está después de la recepción.
رختکن باشگاه بعد از پذیرش است.
Los jugadores hablaron de estrategia en el vestuario.
بازیکنان در رختکن درباره استراتژی صحبت کردند.
