جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Itchy feet
01
اشتیاق زیاد به سفر, حال و هوای سفر
a strong urge to travel or leave somewhere
مثالها
Ever since he was a child, he had itchy feet and dreamt of exploring distant lands.
از زمانی که کودک بود، پاهای خارشداری داشت و رویای کشف سرزمینهای دور را در سر میپروراند.
After retiring, she could n't ignore her itchy feet and decided to fulfill her travel aspirations.
پس از بازنشستگی، او نمیتوانست تمایل به سفر خود را نادیده بگیرد و تصمیم گرفت تا آرزوهای سفر خود را محقق کند.



























