جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
identifiable
مثالها
The suspect wore a distinctive hat that made him easily identifiable in the security footage.
مظنون کلاه متمایزی بر سر داشت که او را به راحتی در تصاویر امنیتی قابل شناسایی میکرد.
Each product in the inventory has a unique serial number, making it easily identifiable.
هر محصول در موجودی دارای یک شماره سریال منحصر به فرد است که آن را به راحتی قابل شناسایی میکند.
درخت واژگانی
identifiably
unidentifiable
identifiable
identify
