جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Approving
01
تصویب
the formal act of approving
approving
مثالها
She gave an approving nod after hearing the proposal.
او پس از شنیدن پیشنهاد، سرش را به نشانه تأیید تکان داد.
They exchanged approving looks after the successful presentation.
آنها پس از ارائه موفق، نگاههای تأییدآمیز رد و بدل کردند.
درخت واژگانی
approving
approve



























