جستجو
Guile
01
شیادی, نیرنگ
the use of tricks, tactics, or intentionally misleading behaviors aimed at deceiving others for self-interested purposes
Example
Politicians often rely on guile like spin and rhetoric to portray their opponents' policies in a negative light.
سیاستمداران اغلب به فریب و خطابه متکی هستند تا سیاست‌های مخالفان خود را به صورت منفی نمایش دهند.
On the exam, some students resorted to guile like cheating tactics like hiding notes or copying others' answers.
در امتحان، برخی از دانش‌آموزان به فریب و حقه‌هایی مانند پنهان کردن یادداشت‌ها یا کپی کردن پاسخ‌های دیگران متوسل شدند.
02
فریب, حیله
the quality of being crafty
03
حقه, نیرنگ
an artful cleverness used to perform trickery, deception, and manipulation
Example
As a con artist, guile and deception came naturally to him.
به عنوان یک کلاهبردار، فریبندگی و فریب به طور طبیعی برای او پیش می‌آمد.
During negotiations, the team had to match the other side 's guile in order to gain an advantage.
در طول مذاکرات، تیم باید با فریبندگی طرف دیگر همخوانی می‌کرد تا برتری کسب کند.
کلمات نزدیک
