جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
gratis
مثالها
The store offered free samples of their new product gratis to customers.
فروشگاه نمونههای رایگان محصول جدید خود را gratis به مشتریان ارائه داد.
The musician performed a special concert gratis for the local charity event.
موسیقیدان یک کنسرت ویژه رایگان برای رویداد خیریه محلی اجرا کرد.
gratis
مثالها
She received gratis access to the exclusive club as a VIP member.
او به عنوان عضو ویژه، دسترسی رایگان به باشگاه انحصاری دریافت کرد.
The magazine sent her a gratis copy of the latest issue as a gesture of appreciation.
مجله یک نسخه رایگان از آخرین شماره را به عنوان نشانه قدردانی برای او فرستاد.



























