جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
frequently
مثالها
He checks his email frequently throughout the day.
او در طول روز مکرراً ایمیل خود را بررسی میکند.
In our neighborhood, it frequently rains in the winter.
در محله ما، در زمستان بارها باران میبارد.
درخت واژگانی
infrequently
frequently
frequent
frequ



























