جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Frescobol
01
یک ورزش ساحلی برزیلی که با راکتهای چوبی و یک توپ کوچک لاستیکی بازی میشود, فرسکوبول
a Brazilian beach sport played with wooden rackets and a small rubber ball
مثالها
The frescobol match attracted a large crowd.
مسابقه فرسکوبال جمعیت زیادی را جذب کرد.
They organized a frescobol tournament for charity.
آنها یک تورنمنت فریسکوبال برای خیریه ترتیب دادند.



























