جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
fizzing
مثالها
The fizzing soda overflowed as she opened the can.
نوشابه گازدار وقتی که قوطی را باز کرد سرریز شد.
The fizzing champagne filled the glasses with lively bubbles.
شامپاین حبابدار لیوانها را با حبابهای پرجنبوجوش پر کرد.
درخت واژگانی
fizzing
fizz



























