جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
evenhandedly
مثالها
The judge handled the case evenhandedly, giving both sides an equal chance to speak.
قاضی پرونده را بیطرفانه رسیدگی کرد و به هر دو طرف فرصت برابر برای صحبت داد.
It 's important for a manager to treat all employees evenhandedly.
مهم است که یک مدیر با همه کارمندان بی طرفانه رفتار کند.
درخت واژگانی
evenhandedly
evenhanded



























