جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
equitably
01
به صورت عادلانه, منصفانه
in a way that treats everyone justly and without favoritism
مثالها
The manager divided the bonus equitably among all team members.
مدیر پاداش را عادلانه بین تمام اعضای تیم تقسیم کرد.
Resources must be distributed equitably to ensure no community is neglected.
منابع باید عادلانه توزیع شوند تا اطمینان حاصل شود که هیچ جامعهای نادیده گرفته نمیشود.
درخت واژگانی
inequitably
equitably
equitable
equit



























