جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
enchanting
01
فریبنده, دلربا، مسحورکننده
having a magical and charming quality that captures attention and brings joy
مثالها
The garden was filled with enchanting flowers, their colors and fragrance creating a magical atmosphere.
باغ پر از گلهای مسحورکننده بود، رنگها و عطرشان فضایی جادویی ایجاد میکرد.
The old bookstore had an enchanting ambiance, with its dim lighting and shelves filled with books.
کتابفروشی قدیمی یک فضای مسحورکننده داشت، با نور کم و قفسههای پر از کتاب.
درخت واژگانی
disenchanting
enchantingly
enchanting
enchant
chant
