جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Egg white
مثالها
She carefully separated the egg white from the yolk for her meringue recipe.
او به دقت سفیده تخممرغ را از زرده برای دستور پخت مرنگ جدا کرد.
Beating the egg white until it forms stiff peaks is crucial for making a fluffy soufflé.
زدن سفیده تخم مرغ تا زمانی که قلههای سفت تشکیل شود، برای درست کردن سوفله پف کرده ضروری است.



























