جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
curtly
مثالها
He answered the question curtly, not wanting to discuss it further.
او به سوال به طور خلاصه پاسخ داد، نمیخواست بیشتر در مورد آن بحث کند.
She curtly dismissed his suggestion without any explanation.
او به طور خلاصه پیشنهاد او را بدون هیچ توضیحی رد کرد.
درخت واژگانی
curtly
curt



























