جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Crossbreed
مثالها
The lab bred a crossbreed of a lion and a tiger, known as a liger.
آزمایشگاه یک دو رگه از شیر و ببر پرورش داد که به عنوان لایگر شناخته میشود.
A crossbreed of a poodle and a dachshund is called a " doxiepoo. "
دورگه یک پودل و یک داشهوند را "داکسیپو" مینامند.
to crossbreed
01
جفت انداختن (حیوان), پیوند زدن (گیاه)
to make an animal or plant breed with a different type
مثالها
The breeder crossbred a poodle and a schnauzer to create a new dog breed.
پرورشدهنده یک پودل و یک شناوزر را دورگهگیری کرد تا یک نژاد جدید سگ ایجاد کند.
They crossbred different types of roses to develop unique colors.
آنها انواع مختلف گلهای رز را دورگهگیری کردند تا رنگهای منحصر به فردی ایجاد کنند.



























