جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Bungalow
مثالها
The bungalow had a spacious backyard, perfect for hosting summer barbecues.
کلبه حیاط خلوت بزرگی داشت که برای میزبانی باربیکیوهای تابستانی عالی بود.
The couple decided to downsize and move into a cozy bungalow in the countryside.
زوج تصمیم گرفتند اندازه خانه خود را کوچک کنند و به یک کلبه دنج در حومه شهر نقل مکان کنند.



























