جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Open book
01
مثل کف دست, شفاف، واضح، (فرد) صافوساده
a person or a thing that is easy to understand or predict
مثالها
I appreciate how she 's always straightforward and honest; she 's like an open book.
من قدردانی میکنم که او همیشه صریح و صادق است؛ او مثل یک کتاب باز است.
His emotions are like an open book; you can tell how he feels just by looking at his face.
احساسات او مانند یک کتاب باز است؛ شما میتوانید بگویید که او چه احساسی دارد فقط با نگاه کردن به چهرهاش.



























