جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to flood back
[phrase form: flood]
01
(خاطرات گذشته) به ذهن بازگشتن
to have strong memories or emotions from the past come back suddenly and vividly
مثالها
When she visited her childhood home, memories of her youth flooded back.
وقتی او از خانه دوران کودکی خود بازدید کرد، خاطرات جوانیاش سرازیر شد.
The old photograph album made all the family stories flood back to him.
آلبوم عکس قدیمی باعث شد تمام داستانهای خانوادگی به یاد او بیایند.
02
هجوم آوردن
to return in large numbers or with force, often in a sudden and overwhelming manner
مثالها
With the ceasefire in place, residents started to flood back to their war-torn town.
با برقراری آتشبس، ساکنان شروع به بازگشت دسته جمعی به شهر جنگزده خود کردند.
The tourists flood back to the coastal town every summer.
گردشگران هر تابستان به صورت انبوه به شهر ساحلی بازمیگردند.
