جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Mountain top
مثالها
The mountaintop provided an unobstructed view of the entire valley below.
قله کوه منظرهای بدون مانع از کل دره پایین ارائه میداد.
After a grueling hike, they finally arrived at the mountaintop, feeling a sense of accomplishment.
پس از یک پیادهروی خستهکننده، آنها بالاخره به قله کوه رسیدند و احساس موفقیت کردند.



























