جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
next to
01
کنار, بغل
in a position very close to someone or something
مثالها
The basketball court is situated next to the fitness center, encouraging physical activities and sports.
زمین بسکتبال در کنار مرکز تناسب اندام قرار دارد، که فعالیتهای بدنی و ورزش را تشویق میکند.
The park is next to the river, offering a scenic view.
پارک کنار رودخانه قرار دارد و منظرهای زیبا ارائه میدهد.
02
در مقایسه با
used to compare two or more things, people, etc.
مثالها
Next to her, I'm not a great cook.
در کنار او، من آشپز خوبی نیستم.
He 's so talented that I feel like a beginner next to him.
او آنقدر بااستعداد است که من در کنار او احساس یک مبتدی را دارم.



























