جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to wisecrack
01
شوخی کردن, اظهار نظر کنایه آمیز کردن
make a comment, usually ironic
Wisecrack
مثالها
He could n't resist making a wisecrack during the teacher's lecture.
او نتوانست در برابر گفتن یک شوخی در طول سخنرانی معلم مقاومت کند.
Her sharp wisecracks kept everyone laughing at the dinner table.
طنزهای تند و تیز او همه را پشت میز شام خنداند.
درخت واژگانی
wisecrack
wise
crack



























