جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Wimple
مثالها
The medieval nun wore a white wimple as part of her habit.
راهبه قرون وسطایی یک روسری سفید به عنوان بخشی از لباسش میپوشید.
Her wimple framed her face elegantly, accentuating her features.
روسری او به زیبایی صورتش را قاب میکرد و ویژگیهایش را برجسته میساخت.



























