جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
untamed
مثالها
The untamed forest stretched for miles, untouched by human hands.
جنگل رامنشده برای مایلها امتداد داشت، دستنخورده توسط دستهای بشر.
The horse ran through the field, its mane flowing in the untamed wind.
اسب از میان میدان دوید، یال آن در باد رامنشده در جریان بود.
درخت واژگانی
untamed
tamed



























