جستجو
unprotected
01
بیمحافظ, آسیبپذیر
lacking defenses against harm, danger, or loss
Example
Leaving your personal information unencrypted could leave it unprotected from hackers or identity theft.
رها کردن اطلاعات شخصی شما بدون رمزگذاری میتواند آن را بیمحافظ از هکرها یا سرقت هویت باقی بگذارد.
The fragile glassware was left unprotected on the table, making it vulnerable to accidental breakage.
این ظروف شیشهای آسیبپذیر بیمحافظ روی میز قرار داده شده بود و در معرض شکستن تصادفی قرار داشت.
word family
protect
Verb
protected
Adjective
unprotected
Adjective
unprotectedness
Noun
unprotectedness
Noun
کلمات نزدیک
