جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to transliterate
01
ترانویسی کردن, ترا نگاشتن، حرف به حرف نوشتن
to transform words from one writing system to another
مثالها
She had to transliterate her name from Cyrillic to Latin script for official documents.
او مجبور بود نام خود را از سیریلیک به الفبای لاتین ترجمه کند برای اسناد رسمی.
As part of language lessons, students were required to transliterate common phrases from Arabic to English.
به عنوان بخشی از درسهای زبان، از دانشآموزان خواسته شد تا عبارات رایج را از عربی به انگلیسی حرفنویسی کنند.
درخت واژگانی
transliteration
transliterate
