جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Translocation
01
جابجایی, مبادله بخشهای کروموزوم
(genetics) an exchange of chromosome parts
02
جابجایی, انتقال مواد حل شده درون گیاه
the transport of dissolved material within a plant
03
جابجایی, انتقال
the process of moving something from one location to another
مثالها
The translocation of animals helps protect endangered species.
جابجایی حیوانات به محافظت از گونههای در معرض خطر انقراض کمک میکند.
Translocation of people during the war changed many communities.
جابجایی مردم در طول جنگ بسیاری از جوامع را تغییر داد.
درخت واژگانی
translocation
translocate
