جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
acquitted
مثالها
The acquitted woman was overwhelmed with emotions when the jury announced that she was not guilty of the crime.
زن تبرئهشده از احساسات غرق شده بود وقتی که هیئت منصفه اعلام کرد که او از جرم مورد اتهام بیگناه است.
The acquitted defendant was relieved to finally leave the courtroom after the trial.
متهم تبرئه شده بالاخره پس از محاکمه با آسودگی سالن دادگاه را ترک کرد.
درخت واژگانی
acquitted
acquit



























