جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to bemock
مثالها
The crowd bemocked the speaker ’s nervous stutter.
جمعیت از لکنت عصبی گوینده مسخره کردند.
He was bemocked for his outdated fashion.
او به خاطر مد قدیمیاش مسخره شد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید