جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Shipment
01
ارسال
the act of transporting goods
مثالها
Our international shipment was subject to customs inspection, resulting in a slight delay in delivery.
محموله بینالمللی ما مشمول بازرسی گمرکی شد که منجر به تأخیر جزئی در تحویل شد.
The logistics department is responsible for tracking the shipment of products from the warehouse to the retail stores.
بخش لجستیک مسئول ردیابی حمل محصولات از انبار به فروشگاههای خردهفروشی است.
02
مرسوله, محموله
the goods that are transported
مثالها
We experienced a delay in receiving our shipment of office supplies due to inclement weather.
ما به دلیل آب و هوای نامساعد در دریافت محموله لوازم اداری تأخیر داشتیم.
The online retailer offers tracking services so customers can monitor the progress of their shipments in real-time.
فروشنده آنلاین خدمات ردیابی ارائه میدهد تا مشتریان بتوانند پیشرفت محمولههای خود را به صورت لحظهای نظارت کنند.
درخت واژگانی
reshipment
shipment
ship
