جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
self-explanatory
/sˈɛlfɛksplˈænətˌoːɹi/
/sˈɛlfɛksplˈanətəɹˌi/
self-explanatory
01
خودتوضیح, واضح
clear and understandable without needing further explanation
مثالها
In a game with intuitive controls, the tutorial may be deemed unnecessary as the gameplay is self-explanatory.
در یک بازی با کنترلهای شهودی، آموزش ممکن است غیرضروری تلقی شود زیرا گیمپلی خودتوضیح است.
The purpose of common household items, like a toaster or a microwave, is often self-explanatory due to their simple functionality.
هدف وسایل خانگی معمولی، مانند توستر یا مایکروویو، اغلب خودتوضیح است به دلیل عملکرد سادهشان.
