جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
self-governing
01
خودگردان, مستقل
(of a territory, organization, etc.) making decisions regarding one's internal affairs without external interference
مثالها
Greenland is a self-governing territory within the Kingdom of Denmark, managing its own domestic policies while Denmark handles foreign affairs.
گرینلند یک قلمرو خودمختار در قلمرو پادشاهی دانمارک است که سیاستهای داخلی خود را مدیریت میکند در حالی که دانمارک امور خارجی را اداره میکند.
Hong Kong, under the " one country, two systems " framework, enjoys a degree of self-governing autonomy within China.
هنگ کنگ، تحت چارچوب "یک کشور، دو سیستم"، از درجهای از خودمختاری خودگردان در چین برخوردار است.
