جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to select
01
انتخاب کردن, برگزیدن
to choose someone or something from a group of people or things
Transitive: to select sb/sth
مثالها
The coach carefully selects players for each match based on their skills and performance.
مربی با دقت بازیکنان را برای هر بازی بر اساس مهارتها و عملکردشان انتخاب میکند.
During the meeting, the committee regularly selects a representative to present their findings.
در طول جلسه، کمیته به طور منظم یک نماینده را انتخاب میکند تا یافتههای خود را ارائه دهد.
02
انتخاب کردن (رایانه), سلکت کردن
(computing) to highlight or choose something on a computer screen
Transitive: to select a digital file or data
مثالها
To open a file, first, select it from the list of documents in the file manager.
برای باز کردن یک فایل، ابتدا آن را از لیست اسناد در مدیر فایل انتخاب کنید.
You can select multiple files by holding down the control key while clicking on each file.
شما میتوانید با نگه داشتن کلید کنترل در حالی که روی هر فایل کلیک میکنید، چندین فایل را انتخاب کنید.
select
01
منتخب, برگزیده
chosen due to possessing particular qualities or characteristics
مثالها
The store offers a select range of premium wines from around the world.
فروشگاه مجموعهای منتخب از شرابهای ممتاز از سراسر جهان ارائه میدهد.
He was invited to join the select group of scholars conducting research at the prestigious institute.
او برای پیوستن به گروه منتخب محققانی که در مؤسسه معتبر تحقیق میکنند، دعوت شد.
مثالها
She attended a select private school known for its academic excellence.
او در یک مدرسه خصوصی انتخابی که به خاطر برتری تحصیلی اش شناخته شده بود شرکت کرد.
He was invited to join a select group of scholars for the special research project.
او برای پیوستن به گروهی منتخب از محققان برای پروژه تحقیقاتی ویژه دعوت شد.
درخت واژگانی
selected
selection
selective
select
