جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
reasoned
مثالها
Her decision to change careers was reasoned, taking into account her skills, interests, and future prospects.
تصمیم او برای تغییر شغل منطقی بود، با در نظر گرفتن مهارتها، علایق و چشماندازهای آیندهاش.
The student provided a reasoned argument for their position in the debate, supported by evidence and logical reasoning.
دانش آموز یک استدلال منطقی برای موضع خود در بحث ارائه داد که با شواهد و استدلال منطقی پشتیبانی میشد.
درخت واژگانی
reasoned
reason



























