جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
raunchy
01
کثیف, چرکین
thickly covered with ingrained dirt or soot
02
مبتذل, زرد
sexually explicit or morally obscene
مثالها
The movie was criticized for its raunchy scenes and explicit content.
فیلم به خاطر صحنههای مستهجن و محتوای صریحش مورد انتقاد قرار گرفت.
The comedian ’s raunchy jokes were met with mixed reactions from the audience.
جوکهای زشت کمدین با واکنشهای مختلفی از سوی مخاطبان روبرو شد.
03
زبون, مستهجن
earthy and sexually explicit
درخت واژگانی
raunchy
raunch
