جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
raucous
مثالها
The raucous laughter from the party next door kept her awake all night.
خندههای بلند و ناهنجار از مهمانی همسایه او را تمام شب بیدار نگه داشت.
The band 's performance was raucous, with blaring guitars and shouting vocals.
اجرای گروه پرسر و صدا بود، با گیتارهای بلند و آوازهای فریادگونه.
02
جیغجیغو, آشوبگر
marked by wild and disorderly conduct
مثالها
The raucous crowd surged forward, ignoring the barriers.
جمعیت پرسر و صدا به جلو هجوم آورد، بدون توجه به موانع.
A raucous brawl broke out in the pub after the match.
یک دعوای پر سر و صدا در بار پس از مسابقه درگرفت.
درخت واژگانی
raucously
raucous



























