جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
peerless
01
بیهمتا, بیمانند
incapable of being compared to others due to superior quality or excellence
مثالها
From the first brushstroke to the final detail, the artist 's peerless masterpiece emerged as a testament to their extraordinary talent.
از اولین قلمضربه تا جزئیات نهایی، شاهکار بینظیر هنرمند به عنوان گواهی بر استعداد فوقالعادهاش ظهور کرد.
His unrivaled skills and technique made him a peerless athlete in the world of professional tennis.
مهارتها و تکنیک بینظیر او، او را به یک ورزشکار بیهمتا در دنیای تنیس حرفهای تبدیل کرد.
درخت واژگانی
peerless
peer
