جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ovoid
01
تخم مرغی شکل, بیضوی
shaped like an egg, with a rounded or elliptical form
مثالها
She found a smooth, ovoid stone on the beach.
او یک سنگ صاف و تخم مرغی شکل در ساحل پیدا کرد.
The artist sculpted the figure with an ovoid head and elongated limbs.
هنرمند مجسمهای با سری تخممرغی و اندامهای دراز تراشید.
Ovoid
01
تخممرغی, شیء تخممرغی شکل
an egg-shaped object



























