جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
oversize
01
بزرگ تر از حد معمول, خیلی بزرگ
larger than what’s typically expected or necessary
مثالها
The chef prepared an oversize pizza to feed the entire party.
آشپز یک پیتزای بزرگتر از حد معمول برای تغذیه تمام مهمانی آماده کرد.
The artist used oversize canvases to create a dramatic effect in the gallery.
هنرمند از بومهای بزرگاندازه برای ایجاد اثر دراماتیک در گالری استفاده کرد.
درخت واژگانی
oversize
size



























