جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Old age
مثالها
Sarah 's grandmother remained active and independent well into her old age, inspiring those around her with her vitality.
مادربزرگ سارا تا سن پیری فعال و مستقل باقی ماند و با نشاط خود الهامبخش اطرافیانش بود.
Emily 's love and care for her parents deepened as they entered old age, recognizing the importance of cherishing time together.
عشق و مراقبت امیلی از والدینش زمانی عمیقتر شد که آنها وارد سن پیری شدند، و اهمیت گرامیداشتن زمان با هم بودن را تشخیص داد.
02
پیری, سن بالا
the state characterized by advanced age
مثالها
Tom 's grandfather shared wisdom acquired through his experiences in old age, offering valuable advice to younger generations.
پدربزرگ تام خردی را که از طریق تجربیات خود در پیری به دست آورده بود به اشتراک گذاشت و به نسلهای جوان توصیههای ارزشمندی ارائه داد.
John 's family provided support and assistance to him as he faced the challenges of old age, ensuring his comfort and well-being.
خانواده جان از او حمایت و کمک کردند در حالی که با چالشهای پیری روبرو بود، راحتی و رفاه او را تضمین کردند.



























