جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nonmoving
مثالها
The nonmoving car blocked the driveway.
ماشین بیحرکت راه ورودی را مسدود کرد.
The nonmoving statue in the park had been there for decades.
مجسمه بیحرکت در پارک دهههاست که آنجا بوده است.
درخت واژگانی
nonmoving
moving
move



























