جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nonlinear
01
غیر خطی, غیر قابل پیش بینی
not following a straight or predictable line, sequence, or pattern
مثالها
The growth of the economy is often nonlinear, influenced by numerous factors.
رشد اقتصاد اغلب غیرخطی است، تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد.
In nonlinear storytelling, the plot may jump between different time periods.
در روایت غیرخطی، طرح داستان میتواند بین دورههای زمانی مختلف بپرد.
درخت واژگانی
nonlinear
linear
line
