جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Moneymaking
01
ثروت اندوزی, تولید درآمد
the act of making money (and accumulating wealth)
moneymaking
01
سودآور, درآمدزا
profit oriented
مثالها
Her TikTok channel became a moneymaking machine through brand sponsorships.
کانال تیکتاک او به یک ماشین پولسازی از طریق اسپانسرهای برند تبدیل شد.
Rental properties are classic moneymaking assets if managed well.
املاک اجارهای، داراییهای کلاسیک درآمدزا هستند اگر به خوبی مدیریت شوند.
درخت واژگانی
moneymaking
moneymak



























